قسمت نشد بریم مشهد زیارت، ولی امروز و در چهلمین روز اومدیم قم پابوسی آستان مقدس حضرت معصومه.

این دو روز اول کار آنقدر داستان داشت که میشه ازش یه وبلاگ ساخت و اسمش رو گذاشت روزنوشت های یک مهندس.

خیلی خسته ام. دلم میخاد بخوابم، یک خواب عمیق.

داستان

داستان امشب

یک ,روز ,داستان ,گذاشت ,روزنوشت ,های ,اسمش رو ,و اسمش ,رو گذاشت ,گذاشت روزنوشت ,روزنوشت های

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

twin rozblog اشعار فاطمی (جدید) قلم نگاشت ایران زلزله یادگیری زبان ژاپنی فعالیت های شخصی کرونا راشکست مي دهيم shamimrpayiz راهی به سوی نور ...